در مواقعی که به خوبی عمل نمی کنند،این باور غالبآ به اضطراب،افسردگی،احساس بی ارزش بودن یا لعنت کردن خود منتهی می شود.باور یاد شده حاوی تعمیم های افراطی غیر منطقی همه یا هیج اندیشی  و بر چسب زدن است(الیس 2005) 

به علت وجود بایدها و دیکتاتورهای درونی در فرد ایده آل گرا،شکست در عملکرد بدون نقص برای او باور های جدیدی به وجود می آورد مانند:الف:چون باید خوب عمل کنم اما خوب عمل نمی کنم پس آدم بی لیاقت و بی ارزشی هستم.( تحقیر خود) ب:چون دیگران باید مرا تایید کنند ولی مرا تایید نکردند افتضاح و وحشتناک شده است(افتضاح سازی) ج:چون شکست خورده ام، در حالی که نباید شکست می خوردم پس همیشه شکست خواهم خورد.(تعمیم افراطی)(الیس 2005)

دیدگاه روانکاوی:

دیدگاه روانکاوی در مورد کمال گرایی ،به رویدادهای کودکی و مکانیزم های دفاعی اشاره می کند.

طبق نظریه رشد روانی-جنسی فروید(1938-1973) آموزش توالت رفتن در سن 1 تا 3 سالگی بین والدین و کودک مسئله مهمی می شود.اگر والدین اصرار داشته باشند که فرزندان آنها قبل از اینکه آمادگی داشته باشند برای این کار تربیت شوند،در مورد مقعد تعارضهایی به شکل انضباط و تمییزی شدید کسب می کنند که این مسئله باعث ایجاد افکار ایده آل گرایانه در شخصیت کودک می گردد.

طبق پژوهشهای کارن هورنای(1885-1952)فرد برای کاهش اضطراب،احساس حقارت و نا امنی و کمبود اعتماد به نفس  ناشی از تضاد های درونی که ریشه در محیط خشن و نا هنجار دوران کودکی دارد،به مکانیزمهای دفاعی متوسل می شود.یکی از آنها ایجاد خود ایده آلی است.بدینصورت که در ذهنش مقداری صفت و فضائل بزرگ می سازد و خود را دارای آن صفات تصور می کند.تصویری از خودش می سازد که بمیزان زیادی با آنچه واقعآ هست فاصله و تفاوت دارد و برای تآ یید این صفات خیالی احتیاج به تآیید دیگران دارد.

وجود تضادهای درونی مانع وحدت شخصیت او می گردد،بنابراین او فقدان شخصیت قوی خود را با خیالپردازی و ایجاد خود ایده آلی پر میکند.رفتار کردن بدون عیب و نقص به او اعتماد به نفس و وحدت شخصیت می دهد.

شایان ذکر است که رفتار به صورت ایده آل در شخص طبیعی نیز وجود دارد و ریشه آن خود اصلی و واقعی است،اما در شخص عصبی محرک و منشآ آن خود ایده آل است.

فرد با پیروی از الگوی خودایده آل،سعی میکند از تحقیر های خود و دیگران،نسبت به خویش خلاص شود،بنابراین برای جبران کمبودهایش،از خود و دیگران توقع پیدا می کند که طبق خود ایده آلش با او برخورد کنند.به طور مثال کارمندی که خود ایده آلش این است که وظایفش در اداره را به نحو احسن انجام دهد،اگر نقصی در کارش ببیند یا از طرف رئیس انتقاد شود به شدت افسرده و مضطرب می شود.

ایجاد خود ایده آلی، مکانیزمی دفاعی برای کسب آرامش است،اما به علت عدم کارائی این مکانیزم برای فرد مشکلاتی از قبیل:سرخوردگی و نارضائی دائمی،خستگی و تنبلی مزمن،احساس بیگانگی از خود و حقارت شدید،و در رابطه با دیگران مشکلاتی از این قبیل : حسادت ، توقع ایده آل بودن از آنها و نیاز شدید به تحسین را ایجاد می کند. 

منابع:

1-کارن هورنای_1385_عصبیت و رشد آدمی_انتشارات بهجت_تهران

2-کارن هورنای_1386_تضادهای درونی ما_انتشارات بهجت_تهران

3-لورا ای.برک_1386_روانشناسی رشد جلد 1_نشر ارسباران_تهران

4-جان مارشال ریو_1386_انگیزش و هیجان_موسسه نشر ویرایش_تهران

5-جفری یانگ_1384_شناخت درمانی اختلالات شخصیت_  موسسه نشر آگه_تهران

6-آلبرت الیس-کاترین مک لارن_1385_ 56 رفتار درمانی عقلانی